انت بستری میشود
🧭
سلام خانم مارپل عزیز خوبید ؟
خانم مارپل من خیلی حالم بده 😫🥺 میدانید چرا ؟ خوب معلوم هست که دلیلش را نمیدانید الان برایتان تعریف میکنم .😩😩🥺🥺
☘
خانم مارپل عزیز من همیشه فکر میکردم پدرم دیوید را خیلی از من بیشتر دوست دارد .
در آلبوم خانوادگی از دیوید کلی عکس داریم که او روی دوش پدرم هست ولی من چنین عکسهایی نداریم وقتی اعتراض میکنم که چرا من هیچ عکسی ندارم، میگویند تو بچه اول بودی تجربه نداشتیم ولی من فکر میکنم چون او پسر هست او را بیشتر دوست دارند و من چون دختر هستم همیشه باید سکوت کنم و چیزی نگویم.
☘
خانم مارپل عزیز برادرم بیمار شد ومجبور شدند یک شب بیمارستان او را بستری کنند پدر و مادرم برای خوشحال کردنش پلی استیشن خریدند چیزی که خیلی دوست داشت .
من دوست داشتم که به من هم توجه کنند و برای من هم کادو بخرند ولی انقدر سرگرم برادرم بودند به من توجه نکردند و من هم نتوانستم درخواستم را به زبان بیاورم.
☘
بعد از کلی فکر ،من خودم را به بیماری زدم و انقدر دادو بیداد کردم که مرا نیمه شب به بیمارستان بردند و دکترها هر چه قدر تلاش کردند نفهمیدند مشکل من چیست ؟
🍀
بنابراین مرا بصورت اورژانسی بردند اتاق عمل و اپاندیسم را عمل کردند چیزی که بود و نبودش گویا فرقی ندارد، وقتی بهوش امدم دیدم مادرم برایم هدیه ای آورده انهم عروسکی که خیلی دوست داشتم خیلی خوشحال شدم ولی درد جراحی به من اجازه نمیداد شادمانی ام را بروز دهم.
🍀
تا اینکه پرستار و اقای دکتر امدند وضعیتم را چک کنند .میدانید پرستار تب سنج را در دهانم گذاشت و من خواستم به انها عروسکم را نشان دهم دکتر گفت انت جان چه میگویی من که دماسنج در دهانم بود نمتوانستم حرف بزنم، پرستار گفت اقای دکتر میگوید این عروسک برای شما.
اقای دکتر تشکر کرد و عروسک را با خود برد. من نتوانستم بگویم این عروسک مال من هست و تو رودربایستی چیزی نگفتم .
🍀
خانم مارپل هم شکمم را پاره کردند هم عروسکم را بردند .
خانم مارپل 😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭
🍀
#ارتباط#حسادت#کلام#درخواست #رودربایستی#تعبیر#تفسیر #صحبت_کردن