وب سایت شخصی محبوبه چنگیز

نقش مدرسه و معلمین در افزایش عزت نفس دانش آموزان

مقدمه

بعد از والدین ، یک  معلم بیشترین نقش را درشکل گیری  عزت نفس کودکان دارد و بارها  مشاهده کرده‌ام که کودکان حرف معلم خود را مانند آیه قرآن می دانند و اگر پدر و مادری خلاف آن حرف را به فرزندخود بگویند او  قبول نمی کند و با گفتن این جمله که این رو خانممون گفته ،حرف خود را به کرسی می نشاند

 ،متاسفانه خیلی از معلمین ما عزت نفس  بالایی ندارند و یا راه آموزش عزت نفس را نمیدانند.همانطور که تنبیه باعث تضعیف عزت نفس میشود، تعریف و تمجید بی مورد نیز آسیب زننده است مانند معلمانی که چپ و راست دفترچه بچه ها را ستاره باران می کنند. چیزی که لازم است بدانیم این است که تعریف و تمجید باید بر اساس واقعیت باشد.نگرشمان به توانایی های کودک نباید  انکار شود و نباید  مبالغه آمیز باشد

نقش معلم در عزت نفس شاگردان

به خاطر دارم ، کلاس دوم دبستان بودم و معلم مداد چند نفر از بچه ها را گرفت لای دست انگشت دختری گذاشت که تمرین هایش را انجام نداده بود و شروع کرد به فشار دادن آنها و آن دختر همانطور که مثل ابر بهاری گریه میکرد با جملات خانم توروخدا غلط کردم دیگه از این کارا نمیکنم توجه ما را به خودش جلب کرده بود و ما هم با چهره های مضطرب و نگران گریه اش را  نگاه می کردیم و دعا میکردیم برای ما چنین اتفاقی نیفتد. بعید می دانم که هیچ کدام از ما چنین ناملایماتی را از طرف معلمانمان تجربه نکرده باشیم

مردم یک کشور دارای نژاد مختلفی هستند به طور مثال دارای زبانهای محلی خاصی هستند مانندترکی، گیلکی و بطور مثال اگر گیلکی زبان ها بخواهند فارسی صحبت کنند فارسی صحبت کردن آنها دارای لهجه میباشد،کمکی که معلم میتواند به چنین بچه هایی بکند این است که عزت نفس  آنها آسیب نبیند و هرگز نباید چنین کودکانی بعلت نوع لهجه زبانشان مسخره شوند و به آنها آموزش دهند که از هر رنگ و نژاد و پوستی که هستند خود را قبول داشته باشند

در  گذشته بچه ها را وادار به تبعیت از قوانین سختگیرانه مدارس می‌کردند که باعث می‌شد پیشرفتی نکنند و خلاقیت آنها از بین برود ولی امروزه چیزی که ثابت شده این است که ما احتیاج به کسانی داریم که بتوانند فکر کنند، نوآور و مبتکر باشند ، مسئولیت کارهای خود را بپذیرند و امور خود را اداره کنند، قابلیت  انجام کارهای  گروهی را داشته باشند، فردیت  خود را حفظ کنند و به  توانمندی‌های خود ایمان داشته باشند

همانطور که عزت نفس معلم مهم است آموزگار وظیفه دارد در صورتیکه شاگردی نقاط ضعف خود را بیان می‌کند معلم نپذیرد چون کودک به سخن معلم ایمان دارد که هر چه او بگوید راست است و ان را باور میکند . از آنجا که بچه ها از سطح خانوادگی مختلف در یک کلاس حاضر می شوند و میزان عزت  تنفس آنها، میزان هوش ،یادگیری واعتقادات  فرهنگی آنها متفاوت هست ،معلم نباید  یک روش تدریس را برای شاگردانش استفاده کند  بلکه باید هر شاگرد را به صورت شخصی شناسایی کند و آموزش را با توجه به استعدادهای شاگردانش انجام دهد

محیط کلاس

شان و منزلت کودک :همیشه  بزرگترها کوچک ترها را جدی نمی‌گیرند و به صورت محترمانه با انها برخورد نمی‌کنند اگر معلمی با شاگرد به شکل محترمانه برخورد کند و به آنها این پیام را بدهد که این محیط با سایر محیط ها متفاوت است و شخصیت کودک را به رسمیت بشناسد، عزت نفس کودک تا حد زیادی افزایش پیدا خواهد  کرد

رعایت  عدالت در کلاس: درست است که معلم برخی از دانش آموزان را بیشتر از بقیه دوست دارد ولی باید بتواند از هرگونه تبعیض جلوگیری و احساسات خود را کنترل کند و با منطق و به  صورت عادلانه با انها رفتار  کند

توجه به توانمندی آنها :به جای این که معلم روی نقطه ضعف شاگردان کار کند،روی تقویت  نقاط قوت آنها متمرکز شود ،در برخی اوقات کودک قادر به شناسایی نقطه قوت خود نیست  و معلم باید او را در شناخت توانمندی هایش یاری نمایند

دیده شدن :تمام  انسان‌ها محتاج دیده شدن هستند و کودکان بیشتر ،کودکانی که نمرات بالا میگیرند کمتر دیده می شوند چون معلم خیالش بابت انها راحت است و شاید آدم های خجالتی باشند برای از بین بردن خجالت آنها بهتر است که مسئولیتی به آنها داده شود تا  مشکل آنها حل شود

نظم و انضباط :برای نهادینه کردن نظم و انضباط  در دانش اموزان بهتر است، بجای اینکه آنها را مجبور به رعایت نظم کنیم ، عواقب بی نظمی را به دانش آموزان توضیح دهیم  زیرا در صورتی که به عواقب آن آشنا شوند خود به خود آن را رعایت خواهد کرد

 ارتباط موثر با همکلاسی ها :اینکه کودک بعد از محیط خانواده یاد می گیرد که با هم سن و سال های خود ارتباط برقرار کند ولی لازمه داشتن چنین ارتباطی  گونه است که احساسات خود را ببینند و بازی برد برد را انجام دهد یعنی اینکه هردوطرف رابطه به  رضایت برسند  و میتوان ‌ با کارهای تیمی،کارهای داوطلبانه  خیریه ، بچه ها را پرورش داد.

نتیجه گیری

با توجه به اینکه دانش اموزان امروز سازندگان جامعه فردای ما خواهند بود و کشور به دست این عزیزان اداره خواهد شد لذا با توجه به پیچیدگیهای ارتباطات امروزی ،احتیاج به افرادی قاطع ، خلاق و مسئول ،شاد و هدفمندداریم  و لازمه داشتن چنین شاگردانی تقویت افزایش عزت نفس  آنهاست و اصولن شاگردان مطیع و سر به راه در جامعه بیشترین مشکل را درخواهند داشت چون همیشه منتظر بودند که دیگران برایشان تصمیم بگیرند و کاری را که به آنها سپرده میشود به بهترین نحو انجام میدهند لذا برای اینکه چنین افراد توانمندی به بیراهه کشیده نشوند لازم است برروی پرورش عزت نفس این عزیزان نیز کار شود

 

0 0 vote
Article Rating
Subscribe
Notify of
0 Comments
Inline Feedbacks
View all comments
0
Would love your thoughts, please comment.x
()
x